حجت الاسلام سعیدحریری اصل

طلبه حوزه علمیه نجف اشرف

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

طلبه حوزه علمیه نجف اشرف

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

شیخ سعیدحریری اصل نوه دختری مرحوم آیت الله میرزاعلی عیوضی گنجی (ازشاگردان آخرین مرجع اعلم جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی سیدحسین بروجردی (رضوان الله علیه)) متولد اسفند ماه 1360شمسی است تحصیلات حوزوی را ابتد اودرنیمه دهه هفتاد قرن1300به مدرسه علمیه حاج صفرعلی تبریزنزد زنده یادان شیخ علیرضا خوش زبان مرندی ومیرزاعمران علیزاده آغازکرد وبعدازچند ماه عازم قم المقدسه شد وازدرس عالم فقیدسیدعادل علوی(ره)و...بهره بردتانهایتا به سال1379 با کسب اجازه مرحوم آیت الله سیدمهدی مرعشی نجفی از شادروان حضرت آیت الله سید جواد مرعشی نجفی(فرزند سید شهاب الدین مرجع تقلید بزرگ معاصر) و...بدست ایشان معمم گردید.نامبرده ساکن شهرتبریز کشورایران طلبه با مدارک مستند وابسته به حوزه علمیه نجف الاشرف درعراق بوده هیچ ارتباط وهمکاری بامرکزمدیریت حوزه های علمیه ایران ندارد وبلامانع بودن تلبس وی ازطرف دادگاه ویژه روحانیت به مرکزمدیریت ودیگرنهادهای دولتی به شرط عدم همکاری (شغل دولتی) وبا صرف التزام به قوانین رایج نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان شهروند غیرسیاسی ابلاغ گردیده است

آخرین مطالب
نویسندگان
پیوندها

مسافر

شنبه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۴، ۱۲:۵۹ ب.ظ

کارتون مسافر کوچولو

عمر یار که قد گل شد تا کجا می توان گلدان شیشه ای محافظ اش

را باخود کشید و پاس داشت؟آخر یک روزی دیر یا زود جامه حقیقت

می پوشید ترک افتادن به جان حباب هستی اش  اما و مگر نه اینکه

ما اصلا  از آن بالاها آمده بودیم و اکنون که دام گه بلا زمین چنین

زهر چشم خویش گرفته دیگر چاره و علاجی نیست جز پس راندش

ولو به قیمت پرپر کردن خود عین و در سیاق یکی نازنین  رفته

و شاید هم از این طریق باشد که پی گرفت کور سوی فانوس دریای

خیال را می برد هرکجا جز اینجای بی گل رز محبوبت .

آن قدر دور که شاید باید و کاشکی حس کنی دوباره نزدیکی اش

را  و مگر جز این می خواهی ای عاشقی هنوز روی لپ هایت قرمز

شرم و ایضا جای بوسه لبان خونی اش باری که به تاکید یادگارداری

تو در او می زیستی و حالا بحث مجردی در کار نیست چه هر چه هست 

دل در گرو یافتن خانه یار و طواف مجددش دارد.

پس پا شو که باید بروی موازی خط سفید افق لختی قبل از شفق اندر

خنکایی که شاید بکاهد کمی داغی این تن در فراغ اش سوزنده را که

بیشتر ماندن جایی ندارد و خانه پرش به انحنای قوزی خواهد افزود 

که اکنون چندوقتی شده از غصه و رنجوری فراق روی سرشانه هایت

افتاده واگر زودتر به خود نجنبی این قافله عمر عجب می گذرد...

الهی پاکم کن و بعد خاکم کن

۰۴/۰۱/۱۰
سعید حریری اصل

سیر الی الله