وصیت طلبه سعیدحریری اصل1
- يكشنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۰۷ ب.ظ
تا قبل آن دمی که او رادیدم بزرگ دعای هماره ام ازدرگاه الهی
این بود که چشمکی ازغیب نشانم دهد وسربسته گویم تان
که بقول حافظ شیراز شب تار وبیم موج بیش ازاین امانم ندهد:
وجودشهیدسیدمحمد باقرعلوی(ره) مصداق پنجره ای شد تا
ببینم آنچه را که نتوان به لفظ الکن وقلم کوتاه اهل دنیا درآورد...
آری درست هست که بانیان حقیقی قتل وی با پیمان شکنی
درباب قولی که زیرسقف خانه خود به جهت اجازه دیدار مجدد
او ازبهر بنده داده بودند سبب شدند که ملاقات بعدی ما به
قیامت بماند اما چون حقیقتا بر مقوله معاد جسمانی باور
دارم ومی خواهم هرچه زودترلقاء مجدداش حاصل شود
وصیت کرده ام جنازه مرا زیرپای او درقبرستان بقیع مجاور
مسجد مقدس جمکران خاک کنند تا آن زمان که باران ریح
شروع به ریختن کرد وحضرت اسرافیل در سورخوددمید
اولین ازآشنایی باشم که دوباره دربرش گرفته می بوسد
(اینجانب با پیگیری از مراجع قانونی:ثبت احوال.نیروی
انتظامی.شرکت واحد اتوبوسرانی .وزارت راه و ترابری
سازمان بیمه و تامین اجتماعی.بهزیستی.نظام وظیفه .
آموزش و پرورش و...نیزرسد عینی مدارک مستندی که
به علت عدم نسبت فامیلی با متوفی امکان گرفتن نسخه
فتوکپی برابراصل آن را نداشتم این مطلب را اعلام داشته
و اندرهردادگاه مشروع راضی به شهادت درباره آن هستم
که رفیقم عکس ادعای بعض بستگان نا اهل اش نه درخط
ویژه اتوبان امام علی (ع)تهران ازپشت موتورسیکلت افتاده
و نه به اتوبوس شرکت واحد خورده است...
بلکه تنها جسد وی توسط پلیس دراطراف پایتخت کشف و
حسب شواهد غیرالزام آور و به دلیل تشخیص مامورین
با عنوان تصادف فردپیاده با اتومبیل سنگینی گواهی شده
که راننده احتمالی و عامل ظاهری سانحه متواری گشته
بود پس بلاشک جهت سوابق حاد پزشکی مستند و این سند
اتهام رهاسازی فرد ناتوان درمعابرشهر وجاده بربستگان
وی منظوراست و قابل پیگیری...)
خدایا همچنانکه دردنیا زیارت آن ولی مسلم ات را نسیب
حقیرنمودی به قیامت و انشاء الله رضوان خودت نیز توفیق
تجدیدش عنایت فرما ومحبوب حجت (عج) حبیبم با حضرت
قاسم بن الحسن المجتبی (ع)محشورنما:آمین یارب العالمین
(کلمه برداشته درتصویرفوق به اشتباه براشته درج شده. باپوزش)