پسرکم!؟
تمام فلکه های پنجگانه فردیس تااداره بهزیستی خیابان نفت ناحیه
آموزش وپرورش کنار امام زاده حسن(ع)حتی زندان کچویی را پای
پیاده وبه سوزدی 1401گزکردم وهرچند به فرجام وصال تونرسیدم
اما خوش وقتم از اینکه باز بگویم به بانگ جلی وو لوبه قیمت شنیدن
همه کس وناکس:
که ای مظلوم چگونه درهمه سنوات گذشته مبحث قضا و قضاوت
ایرانی از عهدانوشیروان دادگرو علی اکبرخان دارو ایضا هم امروزهرگز
سور وسوشیال مدیا سند دندان گیری از بهررسیدگی به پرونده جزایی
حساب نمی شود و ایضا با استناد بدان نمی توان کسی را بازداشت ولو
موقت نمود وهم نیزدردامنه متهم یامتهمه چنین اگراقدام به فرارنمودروآ
نباشد که باسلاح شاتگان(ساچمه زن)به جان نهیف چون اوخردسالی افتادن
راستی ای کودک من که جبر زمانه اش تو رامردخانه ونان آورآن کرده است
(رجوع شود به مصاحبه روزنامه وزین اعتمادملی باوالده امیرحسین رحیمی)
زین پس هرصبح وچاشت که ازدولت منزل خویش بیرون زدی دشت اول
نگاهت رانثار سگ های ولگردکوچه وخیابان نکن تادست قضا وقدر به آخر
شبی چنان نحس وشوم نکشاند که تو را تا اتهام حمل کوکتل واقدام علیه
امنیت ملی برند
القصه:بچه بچاره باغصه خودچنان آتشم زدی که تاهستم اش بسوزم وسبیل
خویش راازبیخ بربادرفته پندارم باشدکه این خلق روشن بدانند:
من باآنهاکه توراآزردند نیستم.
لعن الله حرمله
(عناصربسیج سابقا ودردهه اول انقلاب اسلامی ایران با ترتیب دادن
ایستگاه وبازرسی اقدام به کشف وضبط صرف اقلام همراه ممنوع و
اصطلاحا سند جرم افراد می نمودند اما هم اکنون انتساب هرآن چیز
خلاف به متهمی که وی را موقع جلب شکنجه داده اند رادلیل صحت
اقدام خویش جامی زنند.اصلا وگیرم امیرحسین رحیمی درکوله پشتی
خودکوکتل مولوتف انتقال می دادشما چرادرلحظه ومقطع اول دستگیری
اقدام به ضرب وشتم وی تاحدآسیب زدن به پرده گوش نمودید!وآیا جز
این می ماندکه هیچ عاقل منصفی باهردین ومسلک فقط به شرط انسانیت
فرارچنانی را بعدآنچه عرض شداز دست چنین ها مباح بداند مخصوصا
ودرتبصره اگرکه کم سن وسال باشد؟)
راستی کنش یکی مثل آصف الحسینی رادر مقابل این براهین روشن که
به صرف آزدای باقیدوثیقه فیش حقوقی آن تحت پوشش بهزیستی رضایت
داده کجای دل می توان جاداد البته به شرط آنکه ازگل نباشد!؟