حبیبم
حبیبم هفت سالی هست که جهت با تو بودنش و تجدید دیدار
که باوردارم ازعالم ذر آغازشده انشاء الله محتاج سرخم کردن
پیش مشتی ناکس و کسب اجازه ازبلهوسان بهر ورود به
خرابه شان که لاجرم معوای مادی تو نازنین بود نیستم.
خانه قبراگرچه بانام و خاطره وحشتناکش حداقل دارای آقا بالا
سری نیست که درعین جنون ادواری به صرف جبرزمانه و احکام
ظاهری عرف وشرع مسئولیت رتق وفتق امورت داشته باشد
والبته منت خدای را که دراین قفس شکست و نیک به تو وحقیر
باز فهماندکه مرگ هم ازنعمت های او است
حال هرگاه که توفیق رحمان دست داد و توان فدوی پیش برد
این تکه وامانده ات سوی تن سفرکرده خویش بازمی شتابد
تا ازیادنبردکه ماندنش راهرآینه مدیون اجدادطاهرین تان
(علیهم السلام)و البته خودت هست یاولی الله.
راستش جناب مختار (ره)به هردری هم می زد باز انتقام تام وتمام
خون حضرت ثار(ع) تنها ازدست کس دیگری برمی آیدو بس(عج)
ومگر نه اینکه تو نیز پسرچهلم همان اباعبدالله باشی
پس به حق پدرت ای فرزند ازخدا بخواه تا منتقم تان بیاید چه باور
دارم دعای سوته دلان راستین یعنی شهیدان مظلوم اثردارد.
برشمرذالجوشن قاتل حسین(ع) و فخرالکفرسبب جوان مرگی آسید-
محمدباقرعلوی لعنت حتی اگرزیرعبا و عمامه پیغمبر(ص) خزیده باشند
(تصویرفوق متن طلبه سعیدحریری برمزار سیدمحمدباقرعلوی شکیب
22اردیبهشت ماه1402قبرستان بقیع قم المقدسه.جمعه غروب)