کامی کلای کوچک
کسی که که آزادی های یواشکی را در واشنگتن جار زده
کامی کلای وطن اش را هم در باغچه ای بر ینگه دنیا به پا
اما انگار هیچ وقت قرارنیست ازخواب غفلت بیدارشده و
فاش ببیند نه آن روستا است و نه این نان شب .
بله همه اسباب قلقلکی بیش نیستند اولی ارباب فرموده
ازبهر هوایی کردن دوخی های شرقی و دومی حکیم خواسته
از جهت دل هوایی هم اکنون زنکی با شمایل غربی
مسیحی اینچنین هرچه باشد علی نژادنیست و سزای او
چنانکه در نهایت قصه به حد حواریی چون مریم مجدلیه
سقوط کند البته در چشم اهل فطرت و معرفت.
راستی چرا راه دور رفتی کس و کارت به زحمت انداختی؟
هم اینجا و کاش بغل گوش مان می ماندی آمنه سادات ذبیح پور
آری کندن ازخود بدون رفتن دورآن و ماندن اندر نزدیک بی سایه
این هم ممکن است.عین فرهاد مهراد که کاشته های باغچه تو
را به ای کاش محدود کرده و گفت:می شدآدمی وطن اش را با خود
ببرد هرکجا که خواست!؟
(کامی کلا نام روستایی در شمال ایران زادگاه خانم مسیح علی نژاد)