تمام اشخاص صاحب مرام مبتنی بر مبانی انسانی که در اسلام راستین
نیز تایید و تشویق به رعایت آن شده است جهت خویش یک خط قرمزهای
کلی دارند و هرگز با مشاهده رد شدن دیگر بازیگران معاصرعرصه فعالیت
اجتماعی مذهبی یا حتی سیاسی از آن جز به خروج و ترک چنین بازی
مسخره ای که هرگز و با بیشمار توجیه هم سودی به حال عام بشریت و
طبعا تقویت سبیل الله ندارد نمی شوند.
وجه بارز امام علی(ع) و یاران نزدیکش چون سلمان و عمار با دیگر اصحاب
نبی اکرم(ص) در همین نکته کلیدی نهفته که به ماجرای شورای انتخابی
خلیفه سوم و بر سر موضع رعایت صرف سنت شریف نبوی و عقل خویش
در عین رد افکار و افعال اولی و دومی(جبت وطاغوت) توسط مولانا علی(ع)
تجلی یافته است.
به فردای پیروزی انقلاب اسلامی57شمسی هم به عینه شاهد هستیم
تنها فردی که جدا ی مصلحت اندیشی های مقطعی چنانکه در مصاحبه
استعفای خود از مقام نخست وزیری بیان داشته و سندش موجود است
پای مردانه و از ابتدا روی عدم عبورمرز سرخ عقیدتی خویش ولو به
قیمت خروج از چرخه قدرت یا حاشیه نشینی آن ایستاد زنده یاد مهندس -
مهدی بازرگان است.هیچیک از دو جریان راست و چپ قدرت جمهوری اسلامی
که بدان عهد در چهره و کاراکتر سیدابوالحسن بنی صدر و آقای بهشتی
تجلی یافته بود چنان نبودند و تقابل این دو درسالهای بعد ضربات
سختی به نفس و ماهیت نظام جمهوری اسلامی ایران زد.
اصولی ترین آدمی که در پنج دهه گذشته ازرجل سیاسی مملکت ایران
می شناسم همان بازرگان بود
رضوان الله علیه