حجت الاسلام سعیدحریری اصل

طلبه حوزه علمیه نجف اشرف

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

طلبه حوزه علمیه نجف اشرف

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

شیخ سعیدحریری اصل نوه دختری مرحوم آیت الله میرزاعلی عیوضی گنجی (ازشاگردان آخرین مرجع اعلم جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی سیدحسین بروجردی (رضوان الله علیه)) متولد اسفند ماه 1360شمسی است تحصیلات حوزوی را ابتد اودرنیمه دهه هفتاد قرن1300به مدرسه علمیه حاج صفرعلی تبریزنزد زنده یادان شیخ علیرضا خوش زبان مرندی ومیرزاعمران علیزاده آغازکرد وبعدازچند ماه عازم قم المقدسه شد وازدرس عالم فقیدسیدعادل علوی(ره)و...بهره بردتانهایتا به سال1379 با کسب اجازه مرحوم آیت الله سیدمهدی مرعشی نجفی از شادروان حضرت آیت الله سید جواد مرعشی نجفی(فرزند سید شهاب الدین مرجع تقلید بزرگ معاصر) و...بدست ایشان معمم گردید.نامبرده ساکن شهرتبریز کشورایران طلبه با مدارک مستند وابسته به حوزه علمیه نجف الاشرف درعراق بوده هیچ ارتباط وهمکاری بامرکزمدیریت حوزه های علمیه ایران ندارد وبلامانع بودن تلبس وی ازطرف دادگاه ویژه روحانیت به مرکزمدیریت ودیگرنهادهای دولتی به شرط عدم همکاری (شغل دولتی) وبا صرف التزام به قوانین رایج نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان شهروند غیرسیاسی ابلاغ گردیده است

نویسندگان
پیوندها

۱۳۶ مطلب توسط «سعید حریری اصل» ثبت شده است

مرحوم مهندس مهدی بازرگان

دولت موقت انقلاب اسلامی همچنانکه از نامش پیدا است و قبل تشکیل نظام

جدید و با فروپاشی سیستم سیاسی پهلوی دوم سر کار آمد اعتبار چندانی در

برقراری رابطه پایدار با ابر قدرتی چون امریکا نداشت و حتی اگر مرحوم بازرگان

قلبا به چنین چیزی تمایل داشت عقل سلیم انسان والایی چون او خوب شیر

فهم اش می کرد که:راه چندین ساله ای چنین را یک شبه نمی توان رفت.

منتها وی (ره) به وظیفه ذاتی اش مطابق شهرت امانت داری عمل کرد!؟ یعنی

سعی نمود ریل گذاری اولیه چنان رابطه ای را در دیدار با آقای برژنسکی انجام

دهد حال اگر حتی باورداشته باشیم  این کار غلط و ضعیف ضد منافع ملی بوده

باز دو تبصره و راه در رو را باید در نظر گرفت:اولا موقت و کم تاثیر بودن ایشان 

ثانیا حتی عملی نشدن آن رویاها د ر پی ماجرای اشغال سفارت.

اگر به مفاد قرارداد1981الجزایر فی ما بین ایران و ایالات متحده دقت شود 

به چیزهای رضایت داده شده که دست کمی از مسئله رد هواپیماهای جنگنده 

و...ندارد.منتها به مصلحت چپگرایان ایدئولوژیک مذهبی هست که در هنگام

عقد آن اکثرا مسئول سیاسی ایران بودند  روی این بخش قصه اصطلاحا خاک

ریخته آن را بپوشانند اما نقد کنش دولت موقتی را که بین خود نیز اختلاف

نظرداشتند در نزد عوام جار زنند جهت توجیه و شیرین جا زدن پندارهایشان.

ضمنا دژبان مقدمی که بعنوان موچ گیر عوامل دولت موقت در ماجرای هواپیما-

های جنگده معرفی می شود فرد جاه طلبی بود که بیشمار حرف و نقطه نظر ناپخته

را هم نثار ایشان از سر قدرت طلبی صرف و شخصیت کوتاهش می نمود اما مصلحت

حضرات چپگرا است که همین یکی را از هزاران او ببیند در بوق کنند و بس...

https://www.namasha.com/v/EVZSmIrx

۲۰ دی ۰۳ ، ۱۰:۱۱
سعید حریری اصل

مهندس مهدی بازرگان کنار تابوت شهید سپهبد قرنی

در روایت جناح راست موسوم به  اصولگرا حذف شهید سپهبد-

قرنی از فرماندهی ارتش ایران بخاطر تمایل بر نابودی فیزیکی 

موافقان جدایی کردستان از مملکت توسط  شادروان مهندس

مهدی بازرگان صورت گرفته که اصولا آدم ترسو و متمایل

به سازش با امریکا و نیز اقمار داخلی تقویت شده ایشان از 

جمله برخی از اکرادبوده اند.اما این تفسیر برآمده از روحیه

ایدئولوژیک  پاشنه آشیل و بقول طلبه ها ان قلت مهم و

بارز هم دارد و آن اینکه:فرمانده دژبان ارتش وقت یکی از 

سودجو و ابن الوقت ترین چهره های برضد مهندس بازرگان

بود و اگر او فرد صرفا خودخواه و مصلحت طلبی بوده چرا باید

با اسرار به کنارگذاشتن سپهبدقرنی عملا در تقویت این

فرد ناجور ذکرشده بر آن نهاد مهم نظامی رضایت می داد

و جهت خویش اصطلاحا بلای جان می خرید.

حقیقتا هم قرنی و نیز بازرگان راست می گفتند!؟

بلاشک باید که قدرت مقاومت از جدایی طلبان کردستان

گرفته می شود و همزمان از دو طریق حمله بر ایشان در کنار

ایجاددیالوگ و گفتگو با ایالات متحده جهت قطع کمک تسلیحاتی

به آنها منافع ملی تامین می گشت

اما صد افسوس که فضای تحت تاثیر گفتمان چپ جهانی آن دوره

چنین چیزی را خواستن همزمان خدا و خرما تفسیر و نکوهش می کرد

درحالی که از بهر سیاست مدار و ارتشی مومن هم البته غیرچهارده معصوم

(علیهم السلام)هیچ جای ننگ نیست بلکه همه نماد شرف  و شعور است

۲۰ دی ۰۳ ، ۰۹:۵۸
سعید حریری اصل

بنی صدر بازرگان بهشتی

تمام اشخاص صاحب مرام مبتنی بر مبانی انسانی که در اسلام راستین

نیز تایید و تشویق به رعایت آن شده است جهت خویش یک خط قرمزهای

کلی دارند و هرگز با مشاهده رد شدن دیگر بازیگران معاصرعرصه فعالیت

اجتماعی مذهبی یا حتی سیاسی از آن جز به خروج و ترک چنین بازی 

مسخره ای که هرگز و با بیشمار توجیه هم سودی به حال عام بشریت و

طبعا تقویت سبیل الله ندارد نمی شوند.

وجه بارز امام علی(ع) و یاران نزدیکش چون سلمان و عمار با دیگر اصحاب

نبی اکرم(ص) در همین نکته کلیدی نهفته که به ماجرای شورای انتخابی

خلیفه سوم و بر سر موضع رعایت صرف سنت شریف نبوی و عقل خویش

در عین رد افکار و افعال اولی و دومی(جبت وطاغوت) توسط مولانا علی(ع)

تجلی یافته است.

به فردای پیروزی انقلاب اسلامی57شمسی هم به عینه شاهد هستیم

تنها فردی که جدا ی مصلحت اندیشی های مقطعی چنانکه در مصاحبه

استعفای خود از مقام نخست وزیری بیان داشته و سندش موجود است

پای مردانه و از ابتدا روی عدم عبورمرز سرخ عقیدتی خویش ولو به

قیمت خروج از چرخه قدرت یا حاشیه نشینی آن ایستاد زنده یاد مهندس -

مهدی بازرگان است.هیچیک از دو جریان راست و چپ قدرت جمهوری اسلامی 

که  بدان عهد در چهره و کاراکتر سیدابوالحسن بنی صدر و آقای بهشتی

تجلی یافته بود چنان نبودند و تقابل این دو درسالهای بعد ضربات 

سختی به نفس و ماهیت نظام جمهوری اسلامی ایران زد.

 اصولی ترین آدمی که در پنج دهه گذشته ازرجل سیاسی مملکت ایران 

می شناسم همان بازرگان بود

رضوان الله علیه

۰۲ دی ۰۳ ، ۲۲:۵۳
سعید حریری اصل

شجریان موذن زاده حسین زمان آهنگران

اساتید فقید حاج سلیم موذن زاده اردبیلی و محمد رضا شجریان هنرمندانی

برخواسته از بسترعرفی رایج به قبل انقلاب اسلامی57 ش بودند.البته یکی با

وجه غالب مذهبی و دیگری آثار اکثرا دارای خمیر مایه انسانی و ملی

آقای صادق آهنگران و مرحوم حسین زمان هم دو خواننده متعلق به گفتمان

روشنفکری مذهبی بعد ازسال 57شمسی و هر یک زیر مجموعه و دل بسته 

یکی از دو جناح راست و چپ قدرت سیاسی جمهوری اسلامی.

اگر شما امروز یا هر زمان دیگری چهار نفر متمایل به دیدگاه هر یک از این 

اهل ذوق را در یک مکان جمع نمایید خواهید دید که همزیستی و رفاقت 

همفکر شجریان و موذن زاده بیشتر و هم دراز مدت تر است.چون بستر 

عرفی در جامعه ایرانی فراتر از باورهای شخصی به اصولی مثل مدارا

تحمل دیگری و...دعوت دارد و اصلا رمز پیروزی  و عدم نابودی قومیت ایرانیان

چه در جنبه نفوس و چه وضعیت سرزمین بر مهاجمان خطرناکی چون اعراب 

یا مغولان در اینجا نهفته است.نکته ای که بعد از انقلاب و در ترجیح داده 

شدن اجباری روشنفکری مذهبی بر آن نادیده گرفته شده و هزینه های

سنگی را هم بر جامعه تحمیل کرده است.نمونه مشهوداش مدتی کوتاه 

قبل جریان فتح خرمشهراز دست ارتش بعثی عراق که در تقابل دو روایت

مرحوم سید ابوالحسن بنی صدر و بهشتی تجلی یافت و اگر نبود موج عرفی

برآمده از غیرت و حریت خواهی تمام ایرانیان که حتی سیاسی نبودند بعد از

آن هرگز به باز پس گیری این گوشه ازخاک وطن نمی انجامید.

روشنفکری مذهبی به دروغ خویشتن را نقطه مقابل و جایگزین قسم عرفی 

معرفی می نماید جهت جذب عوام و ادامه استیلای خویش .اما حقیقت این هست 

که: اندیشه ورزی ولو در اشل فقهاهت و.. حتی ایدئولوژی باوری براساس منابع

عقیدتی و... می تواند زیر مجموعه و با مد نظر داشتن دست بالای عرف رایج صورت

گیرد چنانکه درمورد بزرگانی چون آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی دکترداریوش-

شایگان مهندس مهدی بازرگان و عباس کیارستمی شاهد هستیم.

(رضوان الله علیهم اجمعین)

https://www.namasha.com/v/JHZEThKb

۲۵ آذر ۰۳ ، ۱۹:۴۵
سعید حریری اصل

فقر در شهر قم

مسئله فقر امروز مشکلی جهانی است و از چین کمونیستی با داعیه دفاع از

حقوق طبقه پایین کارگرتا امریکای لیبرال دموکراسی بر محوریت سرمایه-

 داری بالانشین راشامل می شود. بسیاری شهروندان نظام  مستقر به ایران

 امروز هم یک نمونه بارز اش که زیرخط  نداری گذر روزگار می نمایند...

بی تعارف قم المقدسه از ملموس ترین شهرهای ایران درنمایش چهره عریان

تکدی گری و ضعف مادی ملت به دهه های اخیر است.

منتها سائلان  این دیار به دو گروه کاملا متفاوت تقسیم می شوند!؟

حدود40 درصد آنها افراد دارا و البته سود جویی هستند که با تغییر 

قیافه و پوشش دنبال اخاذی و کش رفتن پول ملت دل رحم و هم نوع

دوست می باشند ولی 60درصدبقیه که اکثرا اشخاص مسن یا نوجوانان 

را به خوداختصاص داده اند نیازمندان واقعی هستند که موقعیت 

خانوادگی و محلی نیزسطح سواد پایین نبود اوراق شناسای سبب می شود

از عضویت در نهادهای مدنی  چون بهزیستی و...محروم مانند و درحقیقت 

هرماه مبلغ قابل توجهی را که ازسرمایه ملی به ایشان اختصاص داده شده

به راحتی از کف داده و لذا بر خروس خان صبح تا ته شب درسرما و گرما 

عملا مزاحم عابران پیاده ای شوندکه مجاوران و زائران حضرت کریمه اهل-

 بیت(علیهم السلام)هستند.

راستی اگر اکثر روحانیت شیعه به وظیفه ذاتی و عملی خود مبنی بر رسیدی

به امور ایتام آل محمد(ص) می پرداخت و مثلا این بندگان مظلوم خدا را

به سمت عضویت در کمیته امداد و...راهنمایی و همراهی می کردآیا هم 

اکنون چهره یکی از بزرگترین شهرهای مذهبی جهان تشیع به گونه ای

می شد که  از اسباب وهن و فراری دادن قلوب احرار و جویندگان حق به 

سطح دنیا باشد!؟اللهم عجل فی فرج صاحب هذاالامر

۲۵ آذر ۰۳ ، ۱۹:۳۷
سعید حریری اصل

عبد الکریم سروش

دقت درنظریه پلواریته عقیدتی از عبدالکریم سروش فاصله

گرفتن او با عرفان و فلسفه اشراقی تحت تاثیر آراءصاحب

مثنوی و...را فریادگر است.اگر به خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)

رجوع شود آل الله(علیهم السلام) محور باور شیعی ناب هستند.

لذا اصحاب سقیفیه بنی ساعده نیز علما و غیر عوام عامه نباید و

نمی توانند که مورد نعمات چنین فضای آزاد ازجنبه اندیشه و

عمل باشند چرا که درمقابل ولی نعمت اصلی آن به اذن خداوند

متعال قد علم کردند.(منظورعدم دادن آزادی ظاهری نیست

که سنت اولیاء حق بوده حرف از مقدس ناشمردن آنها است)

از همین رو هست که باورداریم:کلیمی ارمنی و...فی نفسه 

و تا ابد در دوزخ نمی مانند حتی به تعبیر جسورانه طالقانی(ره)

این وضعیت شامل مارکسیست های اصیل هم می شود.

پس چه سروشی که به پلواریته می خواند چه سیدمصطفی

طباطبایی که اندر مقابل نظریه او یک مشت ان قلت ازسر دل

 بستگی به مسلک عمری چیده عملا هیچ فرقی ندارند.

آزادی و استبداد در تعریف عرفی دو نقطه مقابل هم اند اما

اندر پندار مذهبی تشیع وزنه و میل ائمه(علیهم السلام)

پتانسیل تغییر بنیادین همگی را دارد.

اینها عین دو چشم لوچ و منحرف البته هرکدام آخته به

سمتی هستندکه در رخ مرام پیروان سقیفه جا خوش

کرده است.نظریه مصطفی طباطبایی میراث و گفتمان

قالب عهد اموی و پندارسروش حاصل بازشدن آب

عرفان و فلسفه یونانی به شیر جامعه اسلامی مقارن

با زمانه بنی عباس بود.آن جبر و این اختیار وقتی به

حبل الله متین اهل بیت(علیهم السلام)گره نخورده

باشید هردو بر یک فرجام ختم می شود نابودی وبس.

مطابق آنچه تا اینجاعرض شد و با فرش قرمزی که در

اکثر رسانه های ماهواره ای خارج مرزهاا زکلمه تا گنج-

حضور بهرنشر و بست این افکارغلط پهن کرده اند باید

ختم کنم به جمله آسیدمحمودطالقانی(ره)که می فرمود:

چپ روی و راستگرا بودن حرکت همزمان و موازی سمت

 گمراهی است.

بر لوچ صدر اسلام لعنت...

https://www.namasha.com/v/O8NHTJSm

۲۰ آذر ۰۳ ، ۱۰:۵۳
سعید حریری اصل

پیامبر

ضرب المثل است :هرگزدستگاهی را که نمی دانید چگونه خاموش 

می شود روشن نکنید. پس دکمه توقف حرکت عین پاشنه آشیل

هر روند فیزیکی حتی معرفتی و مخلوط آن که بودن نوع انسان باشد

 گشته جهت پاسداری طرف به پوشاندن  از چشم دشمن خویش است

 لذا نقطه مقابل هم چون بدان دسترسی ندارد لاجرم بر خشونت 

متوسل شده از سفیرگلوله تا جنگ روانی را نثارخواهد کرد تا پایان

آنکه نمی خواهد رقم بخورد...

در این میان یکی از ابزارهای روانی از بهر مقابله با متفکران بشری

چسباندن انگ و عنوان دیوانگی به پیشانی طرف  است.

این کار عین ریختن کاسه ای آب یخ روی هر برد الکتریکی که

حاصل از کارحرارت ضمنی هم تولیدم ی کند شوک برآن و

بیشترین ضربه را به مدارات  مذکور وارد خواهد کرد

پس از دیر باز بکار بردن لفظ دیوانه در حق هر متفکر و لیدر

عقیدتی ابزارقوی به دست مخالفان بوده سبب بیشترین

میزان ریزش همراهان نیز اختلال روانی در مغز متفکرچنان

جریان می شود.البته اگر ریگ و پارادوکسی اندرمانیفست

و مرام نامه خویش داشته باشد.

ولی حضرت محمد بن عبدالله (ع) مطابق آیه 22سوره تکویر

از طرف اتباع جاهلیت مورد چنین هجوم تبلیغی شدید قرار

گرفت اما خویشتن را نباخت تا در نزد روشنفکران راستین

و عرفی روشن گردد:حرکت او منشاء گرفته ازمنظومه فکری

بلند و فاقد ضد و نقیض های مرسوم موجود بین نهضت ایسم 

و ایدئولوژهای سابق و معاصر جهانی اش بود.

السلام علیک یااباالزهراء والی بنتک الصدیقه الشهیده

 ما صاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ

https://www.namasha.com/v/HpiCCOvz

۱۸ آذر ۰۳ ، ۲۱:۳۸
سعید حریری اصل

خیاط در کوزه

سروده طلبه سعیدحریری اصل

آبان 1401ش

ببین خیاط در کوزه چه سان است

شنیدم وضع او جدا غمان است

دو روزی می گذشت از دوره دوخت

که خشتک پاره در حکم بیان است

زدن از سهم بزازش توان است

بریدن بر نخ و سوزن جبان است

چنان می دوزد او البسه انگار

که مفتی بر دکان خود فلان است

برش ترمه برید اینک زمان است

به موت اش در نگاه عارفان است

هم ای طرار بی اصل از پی اش سست

کجا چیزی به جز حلوا میان است

بگیرم داد و افغان ات چنان است

زدن بر راس و نالیدن لبان است

چو کردی بیش  از اینها نابکاری

کنون تومار تو بستن عیان است

https://www.namasha.com/v/8aUocxiS

۱۸ آذر ۰۳ ، ۲۱:۲۸
سعید حریری اصل

مرحوم محمد رضا شجریان

تقدیم به روح بلند افتخار آفاق شادروان

محمد رضا شجریان (رحمت الله علیه)

دل به نگاه آرزو داده و زیر و رو شدم

هم به ره قدر کنون طالب پیش  او شدم

ساده نگرکه این نظر برده دوان دگر هزر

کشته وضع سابق و آب دوباره جو شدم

لب به  دهان  نهاد و من حافظ  گفتگو شدم

اشوه که راند قمزه اش فاقد آبرو شدم

رفت رمق ز دستم  و داده ام اش دل اسیر

بندی خود نکن رها بسته تار مو  شدم

(سروده سعید حریری اصل)

https://www.namasha.com/v/PhzvnTVv?playlist=7BHVYzMS6nioMaGH

۱۸ آذر ۰۳ ، ۲۱:۲۱
سعید حریری اصل

مسیح علی نژاد

کسی که که آزادی های یواشکی را در واشنگتن  جار زده

کامی کلای وطن اش  را هم در باغچه ای بر ینگه دنیا به پا

اما انگار هیچ وقت قرارنیست ازخواب غفلت بیدارشده و 

فاش ببیند نه آن روستا است و نه این نان شب .

بله همه اسباب قلقلکی بیش نیستند اولی ارباب فرموده

ازبهر هوایی کردن دوخی های  شرقی و دومی حکیم خواسته

از جهت دل هوایی هم اکنون زنکی با شمایل غربی

مسیحی اینچنین هرچه باشد علی نژادنیست و سزای او

چنانکه در نهایت قصه به حد حواریی چون مریم مجدلیه 

سقوط کند البته در چشم اهل فطرت و معرفت.

راستی چرا راه دور رفتی  کس و کارت به زحمت انداختی؟

هم اینجا و کاش بغل گوش مان می ماندی آمنه سادات ذبیح پور

آری کندن ازخود بدون رفتن دورآن و ماندن اندر نزدیک  بی سایه

 این هم ممکن است.عین فرهاد مهراد که کاشته های باغچه تو 

را به ای کاش محدود کرده و گفت:می شدآدمی وطن اش را با خود

ببرد هرکجا که خواست!؟

(کامی کلا نام روستایی در شمال ایران زادگاه خانم مسیح علی نژاد)

https://www.namasha.com/v/j2QkdlRW

۱۸ آذر ۰۳ ، ۲۱:۱۵
سعید حریری اصل