تا قبل آن دمی که او را دیدم بزرگ دعای هماره ام از درگاه الهی
این بود که چشمکی از غیب نشانم دهد و سر بسته گویم تان
که بقول حافظ شیراز شب تار و بیم موج بیش ازاین امانم ندهد:
وجود شهید سید محمد باقر علوی(ره) مصداق پنجره ای شد تا
ببینم آنچه را که نتوان به لفظ الکن و قلم کوتاه اهل دنیا در آورد...
آری درست هست که بانیان حقیقی قتل وی با پیمان شکنی
در باب قولی که زیر سقف خانه خود به جهت اجازه دیدار مجدد
او از بهر بنده داده بودند سبب شدند که ملاقات بعدی ما به
قیامت بماند اما چون حقیقتا بر مقوله معاد جسمانی باور
دارم و می خواهم هر چه زودتر لقاء مجدداش حاصل شود
وصیت کرده ام جنازه مرا زیر پای او در قبرستان بقیع مجاور
مسجد مقدس جمکران خاک کنند تا آن زمان که باران ریح
شروع به ریختن کرد و حضرت اسرافیل در سور خود دمید
اولین از آشنایی باشم که دوباره در برش گرفته می بوسد
(اینجانب با پیگیری از مراجع قانونی:ثبت احوال.نیروی
انتظامی.شرکت واحد اتوبوسرانی .وزارت راه و ترابری
سازمان بیمه و تامین اجتماعی.بهزیستی.نظام وظیفه .
آموزش و پرورش و...نیز رسد عینی مدارک مستندی که
به علت عدم نسبت فامیلی با متوفی امکان گرفتن نسخه
فتوکپی برابر اصل آن را نداشتم این مطلب را اعلام داشته
و اندر هر دادگاه مشروع راضی به شهادت درباره آن هستم
که رفیقم عکس ادعای بعض بستگان نا اهل اش نه در خط
ویژه اتوبان امام علی (ع)تهران از پشت موتورسیکلت افتاده
و نه به اتوبوس شرکت واحد خورده است...
بلکه تنها جسد وی توسط پلیس در اطراف پایتخت کشف و
حسب شواهد غیرالزام آور و به دلیل تشخیص مامورین
با عنوان تصادف فرد پیاده با اتومبیل سنگینی گواهی شده
که راننده احتمالی و عامل ظاهری سانحه متواری گشته
بود پس بلاشک جهت سوابق حاد پزشکی مستند و این سند
اتهام رهاسازی فرد ناتوان در معابرشهر و جاده بر بستگان
وی منظور است و قابل پیگیری...)
خدایا همچنانکه دردنیا زیارت آن ولی مسلم ات را نسیب
حقیر نمودی به قیامت و انشاء الله رضوان خودت نیز توفیق
تجدیدش عنایت فرما و محبوب حجت (عج) حبیبم با حضرت
قاسم بن الحسن المجتبی (ع) محشور نما:آمین یارب العالمین
(کلمه برداشته در تصویر فوق به اشتباه براشته درج شده. باپوزش)