واژه هوا درفارسی یعنی آنچه ریه های آدمی از بهر
استفاده اکسیژن ممذوج آن می کشد.
اما درعربی نفس کشش را هوا گویند.پس وقتی
قرآن کریم سخن از ویژگی های نبی اکرم (ص) به
میان آورده عدم کشش قول او را برجسته می کند.
یعنی نامبرده برعکس هر نفس دیگر آدمی که اسیر
دید و بعد است فرا و ورای این محدودیت و جاذبه ای
که سمت آن لاجرم می خواند دارد حرف می زند.
پس بقیه اگر به حسب دست روزگارپرتویی از نور
حقیقت را کم و بیش درک می کنند حضرت خاتم -
(ص) درمتن و بطن منبع آن جا گرفته لذا فهم و
درک بیشتر و اعظم البته همواره به او و دوازده
جانشین برحقی تعلق دارد که شیعه و عامه از
قول بعضی به وجودبقیه درمنابع موردقبول خود
خبرداده اند(علیهم اسلام)
خوب این گوینده وقتی به شرف برائت از هواهای
مادی و نفسانی نائل شد عملا تبدیل لسان صدق
گشت.(هر چند درتفاسیرآن را به مولانا علی(ع)
بطورخاص نسبت داده اند اما درنظر داشته باشید:
حضرت محمود درتعریف این مذهب نفس او است
(علیهماالسلام)) کلام الله متعال نی زازمیان دو لب
مبارک وی دربین ما بقی خلق و اهل گیتی نشر یابد.
زمانی که خدا با تمثیل و ازدل درخت نورانی با
موسی کلیم الله(ع) حرف زد یا به شب معراج با
لحن شیوای علی(ع) در پاسخ احمد (ص) برآمد و...
همگی کنایه از این هستند که :منبط وحی باید بری
از هرکشش سیال و دردل نورانیت باشد و بس.
#سابقون
۲۰ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۱:۲۵